سفارش تبلیغ
صبا ویژن


پیرمردی خسته دندان داشت امانان نداشت
بدتر از آن تا بپوشد خویش را تنبان نداشت

خواست داروی جوانی از طبیبی دوره گرد
لیک درد لاعلاجش در جهان درمان نداشت

طبع شعری کرد از پروردگار خود طلب
تا بگوید شرح درد خود ولی امکان نداشت

کرد در سنّ کهولت چون که تجدید فراش
خواستگاری رفتن وجشن حنابندان نداشت

بخت روگردان ازاوچون جن زبسم الله بود
هیچ تأثیری براو یاسین و الرحمان نداشت

«لیس الّاماسعی» ذکر شب و روزش ولی
آیه ی او قبل از«الّا»لفظ«للانسان»نداشت

عقل او شد تابع احساس ازبس روزو شب
جایگاهی ویژه در بین خردمندان نداشت

شدچوازروی ضرورت دسته ی چترش عصا
هیچ خوف ازتابش خورشید یاباران نداشت

پیر ما جز حرص بی اندازه چیز دیگری
از بنی نوع بشر در زندگی پنهان نداشت

در کتاب زندگانی شرح حالش را مرور
کردم اما دیدم اصلآ نقطه ی  پایان نداشت!




تاریخ : شنبه 100/5/16 | 8:23 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر