سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سراغ مرگ گرفتم که زندگی هوسم نیست

در این فضای غم افزا مجال یک نفسم نیست


به رشته های اسارت ببند بال و پرم را

که شوق بال گشودن ز گوشه ی قفسم نیست


بکن هر آنچه که خواهی ...توان شکوه ندارم

شرابخواره ی دردم که یک دو جام بسم نیست


من آنچه دیده ام این جا مصیبت و غم و درد است

امید ناز و نوازش ز لطف هیچ کسم نیست


بسوز جان و تنم را به شعله های تباهی

کنون که فایده کس را ز مشت خار و خسم نیست


بــه کیمیـــای محبــت نیــازمنـد نبــاشــم

امید زر شدنی چون که در وجود مسم نیست.




تاریخ : سه شنبه 98/10/3 | 10:26 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر