سفارش تبلیغ
صبا ویژن


از مسیر حق هر کاو در زمانه دور افتاد
غافل از حقیقت شد فاقد شعور افتاد

چون که مستقر دولت شد به پاستور دیدم
هم چلاق شد«تدبیر» هم«امید» کور افتاد!

تا که سیّد خندان گشت یک تدارکچی
در روند اصلاحات وقفه و فتور افتاد

نوبت حسن چون شد بود جاده ناهموار
کاروان ز ره وا ماند بار از ستور افتاد

«اعتدال» بر هم زد معده و مزاجم را
خاله بود نابینا آش کشک شور افتاد

زین مصیبت عظما پشت کوهها شد خم
لرزه بر زمین آمد رخنه در قبور افتاد

دوستی که بامن بودهمجواروهمصحبت
زین جهت زیانها دید سخت ناصبور افتاد

با فشار تضییقات سکته کرد و مرد آخر
ساعت نُه دیشب دست مرده شور افتاد

من یکی از این ملت می کشم چرا ذلت
از چه رو سر و کارم با ذوات زور افتاد؟

قبل از انتخابات آن قولها که حاجی داد
ازچه روعملکردش تابه نفخ صور افتاد؟

وعده ها که می فرمود جمله بردازخاطر
چون خرش گذشت ازپل ماهیش به تورافتاد

دیشبم به خواب اندر گفت پیر روشنگر
در محیط کفر آور گر تو را عبور افتاد

مسجدضراراربودسقف و پایه اش برکن
ازضرر چه می ترسی کار اگر ضرور افتاد!؟

کج منه قدم یارا هر نفس بپا پا را
«شاطر»ازکج اندیشیش راست درتنورافتاد.




تاریخ : دوشنبه 99/9/10 | 2:48 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر