شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
ای بر لب تو زمزمه ی ماه محرّم
بنهاده سر از شوق به درگاه محرّم
ازحنجرگلگون شهیدان خدایی است
پیغام تو را : گم نکنی راه محرّم
برگنبد افلاک ، ملک برد و برافراشت
پرچم ز کف قائد خونخواه محرّم
بافوج ملک همدل و همراه و هم آواز
شد خیل عزادار دل آگاه محرّم
این قافله درقافله آتشکده دلهاست
افروخته از ماتم جانکاه محرّم
در خشک و تر عالم و آدم زند آتش
گر شعله کشد از سر ِ نی آه محرّم
جز غنچ? لبهای علی اصغر گلپوش
بر خنده نشد باز لبی گاه محرّم
ما خیل گدایان سر کوی حسینیم
با شد که عنایات کند شاه محرّم.
تاریخ : چهارشنبه 102/4/28 | 1:34 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
*حضرت موسی بن جعفر (ع)
نخل پر بار ولایت حضرت موسی بن جعفر
چشمه ی علم و درایت حضرت موسی بن جعفر
مصطفی را قرّةالعین و علی را قوّةالظهر
ذات حق را روشن آیت حضرت موسی بن جعفر
«کاظمین الغیظ و عافین عن النّاس» ت ز قرآن
هست مصداق عنایت حضرت موسی بن جعفر
رهروان وادی توحید و دانش پروری را
بوده ای شمس هدایت حضرت موسی بن جعفر
پایمردان جهادی را چو جدّ اطهر خود
کرده ای از جان حمایت حضرت موسی بن جعفر
دفتر فرزانگی در هر ورق از حکمت تو
خلق را دارد حکایت حضرت موسی بن جعفر
جمله ی درماندگان را بوده ای باب الحوائج
از بدایت تا نهایت حضرت موسی بن جعفر
ظاهر و باطن فروغ مهرورزی های نابت
کرد در دلها سرایت حضرت موسی بن جعفر
صفحه های دفتر دین جامع هادی المضلّین
از تو بس دارد روایت حضرت موسی بن جعفر
تشنگان آرزومند علوم معنوی را
دم بدم کردی سقایت حضرت موسی بن جعفر
دشمنان زشت خو را در بر هارون ملعون
بود در حقّت سعایت حضرت موسی بن جعفر
بر امور مسلمین حاکم چو دیدی رنج بردی
عاملان بی کفایت ، حضرت موسی بن جعفر
شیعیان مخلصت در عهد نامردان ظالم
خسته بودندازجنایت حضرت موسی بن جعفر
خود پذیرفتی ولی محض تزلزل ناپذیری
رنج ها را با رضایت حضرت موسی بن جعفر
سندی بن شاهک ت در محبس انواع شکنجه
دادو ننمودی شکایت حضرت موسی بن جعفر
شیعیان را از عنایت با شفاعت کن رعایت
ای سر وجانم فدایت حضرت موسی بن جعفر.
*خورشیدهدایت
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
«خوش عمل» درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
تاریخ : یکشنبه 102/4/18 | 6:11 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
به اسلامی که آیین رشاد است
اطاعت از ولی زادالمعاد است
«ولی» از بعد خاتم ، حیدر آمد
اولی الامر این و آن پیغمبر آمد
به آیین محمد ( ص) داد رونق
که هم حق بود با او ، هم وی از حق
بس آیات مبین بر احمد راد
خدا در شأن و تأییدش فرستاد
به رمز و راز حق آگه علی بود
که خود مفهوم سرالله علی بود
اگر خواهی به شأنش گردی آگاه
شنو از مصطفی «من کنت مولاه..»
سریر «هل اتی» را میر مولاست
طریق «انّما» را پیر مولاست
چو از حجّ وداع آمد پیمبر
فرا شد در غدیر خم به منبر
به دستش دست حیدرحق نشان شد
«یدالله فوق ایدیهم» عیان شد
ندا در داد خیل مسلمین را
بزرگان و هواداران دین را
که ای جمعیت حاضر به غائب
رسانید این پیام و رأی صائب
که بعد ازمن علی سالاردین است
امام است و امیرالمؤمنین است
شد آنگه وحی بر طاها و یاسین
که هذاالیوم اکمل شد تو را دین
شدند از این بشارت جمله خوبان
ثناگو ، دست افشان ، پای کوبان
ملائک نیز غرق شادمانی
به لبهاشان سرود آسمانی.....
ز فضل خود خدا فرمود اعطا
علی را همسری مانند زهرا
چو اخترها پدید آیند جاوید
کنار ماه ، رخشان کرد خورشید
محمد (ص) رااگر مولا وزیر است
بتولش مایه ی خیر کثیر است
از آن میر و از آن کوثر پدیدار
به اعصار و قرون گردید انهار
چه انهاری ! سراسر نور جاری
به دورانها صحاری در صحاری
به لوح هستی آدم نوشته
به سر خطّ جلی کلک فرشته
دلی کز مهر زهرا منجلی شد
سزاوار تولای علی شد
چو مستظهر به مهر آن دو نورم
از آثام و پلیدی ها به دورم
بدوران فخرباشدخوش عمل را
که مدحتگوی مولاهست وزهرا.
تاریخ : پنج شنبه 102/4/15 | 2:3 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
اگر با گل حکایتهای شیرین سر کند شبنم
کتاب عشق را تا صبحدم از بر کند شبنم
حریم عصمتش را پاسداری می کند بلبل
مبادا دامن پرهیز گل را تر کند شبنم
دلش پاک است و ترسم وعده های عندلیبان را
به گوش دختر گل ناگهان باور کند شبنم
نسیمش نغمه ی لالایی از میخانه می آرد
به خواب ناز اگر گلبرگ را بستر کند شبنم
حدیث قدسی خنیاگران محفل دل را
به گلبانگ محبّت ثبت در دفتر کند شبنم
شراب عشق را در کام جان با عشوه فرمایی
به گیرودار هستی هر چه گیراتر کند شبنم
برون نگذارم از میخانه ی وحدت دمی پا را
گرفتم باده بی اندازه در ساغر کند شبنم
مرا عشق علی در سینه باشد تا قیامت ، کو
که از شیدایی ام با گل حکایت سر کند شبنم.
تاریخ : دوشنبه 102/4/12 | 11:13 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
شاعر استاد آن باشد که گوید شعر نغز
ورنه هر مهمل سرایی شاعر استاد نیست
ناظمی را زین جماعت می شناسم سال هاست
پیر شد ، اما هنوزش قابل استعداد نیست
بیت هایی سست می گوید خراب اندر خراب
از هزاران بیت او حتی یکی آباد نیست
ضعف تألیف است در سرتاسر شعرش عیان
سقف چوبین عروضش را نکو بنیاد نیست
شعرهایش گر که نیمایی بود یا سنتی
جز اراجیفی که آبش را دهد بر باد نیست
گاه گاهی نیز می بافد به هم شعر سپید
«شاملو» را گر چه چون او خصم مادرزاد نیست
شاعرانی همچو او را یک دو بیت معتبر
در همه ادوار ، تاریخ ادب را یاد نیست
هر چه مضمون بسته در اشعار ناموزون خویش
در مثل جز بند تنبانی که خود بگشاد نیست
دفتری از شعر خود را گر برد شورای شعر
بهره اش جز ناسزا از مرشد و ارشاد نیست
خاطر یاران او در انجمن ها هیچگاه
از ادا اطوار حین شعر خوانی شاد نیست
دانش و فضل و کمال و حکمت و فقه و ادب
مرّ قانون گر شود ، او تابع و منقاد نیست
هر کجا مضمون بکری دید از پیشینیان
ثبت دیوان کرد و گفت این غیر استرداد نیست
از خوارج گر پسندد یک نفر اشعار او
شک ندارم غیر غسالی به ملک چاد نیست
سنش از پنجاه رد شد تا نود هم گر رسد
می زند درجا و طبعش اندکی وقّاد نیست
ابتدا و انتهای نظم و نثرش را چو خواند
مبتدی ، فرمود بی اشکال و بی ایراد نیست
ناظمی تنبل تر از او در تمام شهرها
از سرخس و خواف تا جیرفت و نورآباد نیست
در جهانی کز گرفتاری به هم پیچیده است
لامروت قائل اندیشه ی آزاد نیست
می نهد صد دام پیش روی شاعر بچّگان
ناظم صدّام خوی ما که در بغداد نیست
تا لب مرز جنون در نظم پیش آمد ولی
غیر مرگ فجئه او را پیش در مرصاد نیست
گاه رفتن زین سرای عاریت با حال زار
غیر ننگ و حسرت و اندوه او را زاد نیست
خوش به حال آن که شاگرد است و گوید شعر نغز
در تمام عمر ، گیرم شاعر استاد نیست
«خوش عمل»گر «واحد کالألف» در شعر دری است
جز کمین شاگرد مکتب خانه ی اوتاد نیست.
تاریخ : جمعه 102/4/2 | 10:45 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 133
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819323