در جبهه های رهایی سرمست پیمانه ی دل
سنگر به سنگر سرودی شعر غریبانه ی دل
دل دادی و جان گرفتی صهبای عرفان گرفتی
آن دم که فرمان گرفتی از پیر فرزانه ی دل
در هر نمازی که بردی بر طاق ابروی جانان
رکعت به رکعت شنیدی گلبانگ مستانه ی دل
در بزمگاه شهودت بر گرد شمع وجودت
بال رهایی گشودت گلچرخ پروانه ی دل
در گلشن حق پرستی اول بت «من» شکستی
وز لاله احرام بستی گرد حرمخانه ی دل
چون راه وحدت سپردی سودا به کثرت نبردی
وز لوح خاطر ستردی افسون افسانه ی دل
تا قبله ی حضرت گل رفتی به نور توکل
آتش زدی در تعقل همپای دیوانه ی دل
هم زمزمی هم صفایی هم مروه ای هم منایی
آیینه ی کربلایی ای روح دردانه ی دل .
پیر ما رو به قبله می مویید:
جای دندان عقل در دهنم
کاش دندان عشق می رویید.
ای قایم آل مصطفی ادرکنی
وی ختم ایمه ی خدا ادرکنی
دلها شده فرش راه بگذار قدم
بر دیده ی ما بیا بیا ادرکنی .
پولی که ز بانک قرض باید کردن
نگرفته گرفته فرض باید کردن
جایی که تورم و گرانی باشد
زین بیش دگر چه عرض باید کردن !
محبوب خدا پناه دین است حسین
مفهوم جهاد راستین است حسین
خورشید حماسه آفرین است حسین
منظومه ی روشن یقین است حسین.
بهاری که مست آمد و مست رفت
دلی را به عشقی نپیوست رفت
ز ما کرد عطر نوازش دریغ
گلی را به شبنم نیارست رفت
کتاب تمنای آلاله را
به داغی عیان مهر زد بست رفت
به میخانه مانند پیرلر و پار
نپرسید آیا کسی هست رفت
پرستو هم این راز فهمیده بود
که کنج رواقی بننشست رفت
به پای گلی نقش بر کاغذی
هزار دلم خواند و از دست رفت .
ای نور امید بخش دلها کاظم
در معرفت و کمال دریا کاظم
با خوی محمدی و ابراهیمی
بودی تومسیح ونوح وموسی کاظم
***
تا نور تشیعم هدایتگر شد
دیگر شدم و مرام من دیگرشد
دل را به مسیر معرفت راهنما
انوار امام موسی جعفر شد.
در سوره ی «نور» آیه ای هست مبین
«مشکات» در این آیه به «مصباح» قرین*
مصداق دو لفظ را در آن آیه جلی
توضیح ز قول مصطفی داده علی
کای امت برگزیده فرموده رسول
مشکات بود فاطمه زهرای بتول
مصباح نباشند به غیر از حسنین
روشنگر دل فروغ جان پرتو عین .
* الله نورالسموات والارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح/نور/آیه ی35.
بازدید امروز: 80
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819270