دوش در دخمه ی ما صحبت ارعاب تو بود
تا دل شب سخن از نحوه ی ارهاب تو بود
توی قنداقه به خمیــــازه سلاح کمـــــــری
با صدا خفــــــــه کنی واله و بی تاب تو بود
آمر و عامل و آقــــــــــــای خشونت پـرداز
همه بودند و سخن بر سر پرتاب تو بود
گوش تا گوش سرش را چو یکی دسته ی گل
کند باید ز تن ... این ایده ی قصاب تو بود
دیگری گفت که این طرز ترور کهنه شده ست
نظر وی به خفه کردن در خواب تو بود
دیگری پیشنهادش « تــــــــــرور شخصیت »
بود و کل هدفش ریختــــــــن آب تو بود
یک نفر نیز که یک گوشه پژوهش می کرد
پی اسنــــاد لجن مالــــــــــی اعقاب تو بـود
پرورش یافته ی مکتب «پوپر» بوده ســــــت
گفت این نکته یکی مرد که زاصحاب تو بـود
ملحد و مفسد فی الارض و محارب مرتد
همه در دوسیه ی کنیه و القاب تو بــود
سکولاریست یکی خواند و یکی صهیونیست
آخرش هم نشد افشا چه کس ارباب تو بود
«شاطر»این گفته نه طنزست ونه جدونه جدید
سست نظمی است که ویرانگر اعصاب تو بود.
بازدید امروز: 123
بازدید دیروز: 384
کل بازدیدها: 820868