سفارش تبلیغ
صبا ویژن

... عکس اول را آورد : این پسر اولم محسنه.عکس دوم را گذاشت رویش : این پسر دومم محمده که دو سال از محسن کوچکتر بود.عکس سوم را آورد و تا خواست بگوید : این پسر سوممه دید شانه های امام(ره) از گریه می لرزد.عکسها را جمع کرد زد زیر چادرش و خیلی جدی گفت : چهار پسر دادم که اشکت رو نبینم!




تاریخ : جمعه 92/4/7 | 6:44 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر