اگر مرا برانی ، ز درگهت الهی
به هیچ جای دیگر ، نباشدم پناهی
به دل همیشه دارم ، امید بخشش از تو
اگر که سر زد از من ، تخلّفی ، گناهی
در این سرا که هردم ، رسد غم از پی غم
به جز تو کیست محرم، کجاست تکیه گاهی؟
جهنمی که در تن ، به پا شد از هریمن
شود بهشت بر من ، اگر کنی نگاهی
به دل چو جلوه کردی ، زبان به شکر واشد:
چه هوری وچه هوری!چه ماهی وچه ماهی!
به روزی مقدّر ، تویی تو ذرّه پرور
اگر به آسمان در ، وگر به قعر چاهی
هزار سال طاعت ، به نیم جو نیرزد
اگر مرا نبینی ، اگر مرا نخواهی
ستم کشیدگان را ، عتاب دیدگان را
ز خود رمیدگان را ، پناه و دادخواهی
دهان شکوه بستم ، سزد رسد شکستم
به جرم آن که هستم ، رفیق نیمه راهی
تباه روزگارم ، هماره شرمسارم
نیاز اگر که آرم ، به غیر گاه گاهی
در آستان پیری ، خوشم که می پذیری
مرا به سر به زیری ، مرا به سوز آهی
امید عفو دارم ، اگر به درگه آرم
گناه کوه کوهی ، ثواب کاه کاهی .
بازدید امروز: 116
بازدید دیروز: 146
کل بازدیدها: 821951