برخی از دوستان شاعر که سنتی کار می کنند و در بینشان اساتید مسلّمی نیز وجود دارند چنین می پندارند که سرودن شعر سپید امری دلبخواهی و سلیقه ای است.بر این اساس دست به قلم می برند و به خیال خودشان شعرسپید می سرایند.این عده از دوستان اشتباه می کنند.سرودن شعرسپید موفق به مراتب سخت تر از سرودن غزل و قصیده است.فلذا ازین دوستان ارجمند تقاضا می کنم دست از سپیدسرایی بردارند تا هم زحمت سپیدسرایان ندارند و هم عرض خود نبرند.سالها پیش استاد فقید حمیدسبزواری برآن شد تا سرودن شعرسپید را هم تجربه کند.او تعدادی دلنوشته ی آبکی را تحت عنوان شعرسپید در اینجا و آنجا خواند و انتشار داد.به یاد دارم یک روز در شورای شعر وزارت ارشاد فقراتی از به اصطلاح سپیدهای خود را قرائت کرد و از حضّار که عبارت بودند از :استاد مشفق کاشانی-استاد حسین لاهوتی-استاد گلشن کردستانی و کمین نظرخواهی کرد.اساتید حاضر (رحمت الله علیهم) بنا را بر تشویق و تأیید استاد حمید و آثار به اصطلاح سپیدش گذاشتند و او که با چنان تشویقها و تأییدهایی شیر شده بود فرمود:بنابراین من این شعرهای سپید را در کتابم «سرود سپیده» خواهم گذاشت.اینجا بود که من دیگر سکوت را جایز ندانستم و ضمن انتقاد صریح از سپید سرایی استاد حمید از او خواستم جدآ از انتشار به اصطلاح شعرهای سپیدش خودداری کند.استاد حمید اخمهایش را درهم کرد و به صراحت گفت:چند تن از اساتید بی بدیل روزگار این کارها را تأیید می کنند ، شما این وسط چه می گویی؟ ومن صریح تر از او گفتم:آخر این اساتید بی بدیل روزگار هم متأسفانه شعر سپید را نمی شناسند و چون شما فکر می کنند شاعر سنتی سرا هر وقت اراده کرد می تواند شعرسپید بسراید....گذشت و گذشت تا این که با تورق «سرود سپیده» دیدم که استاد حمید مرتکب خطایی جبران ناپذیر شده و آثار به اصطلاح سپیدش را در صفحات پایانی کتابش گنجانده است.جز اینکه تأسف بخورم و مزاحآ به آن ادیب فرهیخته برای این کارش تسلیت بگویم ، کار دیگری نمی توانستم کرد.باز هم گذشت و گذشت تا روزی رسید که از قول چند دوست شاعر شنیدم که استاد حمید از این که شعر سپید سروده و بدتر از آن آنها را در کتاب اشعار سنتی اش منتشر کرده بسیار غمگین و پشیمان است ....اما دیگر فایده ای نداشت.این همه را گفتم تا بار دیگر تأکید کنم که دوستان سنتی سرا -بخصوص اساتید-سرودن شعر سپید را امری دلبخواهی ندانند و از ذوق آزمایی و نرمش طبع در این خصوص جدآ اجتناب فرمایند تا مبادا روزی روزگاری انگشت تأسف و ندامت به دندان بگزند.
بازدید امروز: 46
بازدید دیروز: 511
کل بازدیدها: 819747