روزی هزار بار
استخوانهای پوسیده ی آلفرد نوبل
در تابوت قهوه ای تیره اش
می لرزد
هنگام که
ماده شغال شرق آسیا «سوچی»
با قاشق غذاخوری و چنگال
چشمان کودکان مسلمان را
از حدقه بیرون می کشد
و زوزه کشان
با کفتار خنده ای نمایان
جایزه ی صلح نوبل را
لیس می زند....
روزی هزار بار
بنیاد معظم نوبل
پرتره ای آتشین از دوزخ می شود
هنگام که
سگ توله های بودای مقدس
در کسوت برهمن زیبا
سربازان میانماری را
فرمان آتش می دهند
تا کلبه های محقر مسلمانان
با ساکنان پیر و جوانش
طعمه ی شعله های خشم نامقدسی شود
که بودا از آن پرهیز می داد....
روزی هزار بار
مادر ترزا
در عالم برزخ
برزخ می شود
و در زنجموره های مادرانه اش
عیسی مسیح را به وساطت می خواند
هنگام که
بودائیان صلح طلب
در کسوت داعش و طالبان
سر از پیکر پیران پارسای مسلمان
با قداره های زهرآب داده
برمی دارند
و در جمجمه های کودکان شیرخوار
شراب سفید می نوشند
در زیر لبخند مسخ بودا
که مضحک تر از همیشه ی تاریخ
می نماید
در هیئت مرمرینی از سنگ
دست بر سینه و چارزانو نشسته....
روزی هزار بار
برخود می لرزم
از سکوتی که دنیای اسلام را
در خود فرو برده است
و رهبران شیعه و سنی
تنها سر به تأسف می جنبانند
بی آن که چتر حمایتی در دست
به یاری فرزندان مظلومشان بشتابند
بی آن که
وقعی سزا نهند
گفتار ناب محمد ص را
که فرمود:
من اصبح و لم یهتم....
و رسیدگی به امور مسلمانان دردمند را
شرط مسلمانی شان قلمداد فرمود....
روزی هزار بار
چه بی فایده می خوانم و برخود می لرزم
آن طرفه حدیث را
و بر مسلمانی خود می ترسم
چونان کرور کرور شیعه و سنی
که چیزی کم از مدافعان حقوق بشر ندارند
جز در شعارهای رنگارنگ
و در ادعاهایشان
در خواب و کابوس
گونه خراش می دهند
و سینه می درّند
از خود
در همدردی با قربانیان ماده شغال سوچی
و سگ توله های بودای مقدس
در زیر لبخندی
حک شده بر مرمرین سنگهای معابد....
افسوس که ما امت محمد ص
در کسوت شیعه و سنی
دست حمایتمان
در زیر سنگ هدایتمان
مجروح است!
این پشته کشته های میانمار
این مسلمین
پادافره کدام گناهند؟
بازدید امروز: 268
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819458