همچنین فضایی که مجموعه داشت هم به لطف برخورد گل آقا بسیار صمیمی بود و زمانی که او وارد میشد اگر کسی نمیشناختش، نمیتوانست فکر کند که مدیریت چنین نشریهای به عهده اوست.وی درباره شیوه مدیریت و هدایت مطالب نشریه توسط گل آقا اضافه کرد: او به همه نویسندگان خط مشی میداد و به عنوان پیشنهاد مواردی را مطرح میکرد نه آن که دستور یا فرمان دهد. همچنین او به خط قرمزها و چارچوبهایی که وجود داشت، توجه ویژهای میکرد و مایل بود تا در همه مطالب به آنها دقت داشته باشیم، چرا که او به اصول نظام انقلاب اسلامی معتقد بود و بدون شعار به مواردی که باید میپرداخت. همین دقت بود که باعث شد در این 10 سال او مطالب مختلفی را منتشر کند، اما حتی یکبار پیش نیامد که ایشان را بخواهند، یا از او شکایت کنند و آنجا را تعطیل کنند،یکی دیگر از دلایل این اتفاق این بود که او در شناخت افراد و قلم آنها بسیار باهوش و دقیق بود و جلوی خطاهای احتمالی را میگرفت.
این شاعر با اشاره به انتخاب موضوع و محتوایی که گل آقا به آنها میپرداخت گفت: مردم عامه همیشه بیشتر دنبال فکاهی و طنزهای دم دستی بودند، در این فضا مطالب سیاسی و معنادار برای افراد خاص بود مگر آن که منظور آن خیلی واضح بود.
با این حال تمام مطالب طنزی که سیاسی نوشته میشد، با اشراف کامل گل آقا به موضوع شکل میگرفتند یا رضایت افرادی را که مدنظر داشت پیش از انتشار اثر جلب میکرد.
*دیگر گل آقایی نمیآید...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوش عمل همچنین از جای خالی ادامهساز و کار گل آقا و شکلگیری فضایی با همان شیوه گفت و افزود: بعد از فوت او دیگر کسی نتوانست چنین گروهی را دورهم جمع کند، چرا که آن زحمتی که ایشان در طول دوران کاریاش با پیشکسوتان و جوانترها برای گردآوری چنین جمعی کشیده بود، با فوت او از بین رفت و در کنار کسانی که مرده بودند، بقیه نیز پراکنده شدند و کسی نبود که آنها را جمعکند.
طنز امروز و اوضاع آن هم موضوع دیگری بود که خوش عمل با اشاره به آن بیان کرد: بعد از فوت مرحوم صابری و پاشیده شدن مجموعه گل آقا، طنزی که به جا ماند به طنز محفلی و مافیایی تبدیل شد. مثل خیلی حوزههایی که نمونه آن را امروز به وفور میبینیم.
امروز شاگردان کسانی که با گل آقا بودند خودشان را هر طور که توانستهاند مطرح کردند و آن وقت آنهایی که در این مسیر استخوان خورد کردهاند کنار گذاشته شدهاند. این مافیا با فرصتی که حتی رسانهای مثل تلویزیون به آن دامن زدند ایجاد شد و به جای آن که مسوولان این امر با مرام گل آقایی همه اهالی طنز را جمع کنند و مرکزی واحد را شکل بدهند، خود محور شدهاند. این شیوه باعث شد تا برخلاف گذشتهها روی شرف هنری پا گذاشته شود و ارزش آن پایین بیاید.
گل آقا هم میتوانست به تنهایی پیش برود اما تلاش کرد و از داخل و خارج از کشور، از جمال زاده بزرگ تا ابوالقاسم حالت و... را که گوشهنشین بودند جمع و تشویق کرد، این گونه بود که گل آقا گل آقا شد و با شیوه موجود دیگر گل آقایی نخواهد آمد.
*سکوتی پر از درد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
این طنزپرداز همچنین با اشاره به خاطره آخرین دیداری که با فومنی داشت، بیان کرد: آخرین دیدار من و گل آقا در زمستان 82 بود، در آن ملاقات من شروع به گلایه از روزگار و مشکلاتی که وجود داشت کردم و برای لحظهای او از پرحرفی من جوش آورد و برای تغییر موضوع گفت من بیماری مهلکی دارم، در همان لحظه من با ترس و نگرانی چنان او را نگاه کردم که حرفش را قطع کرد و نخواست من بفهمم با خنده و مکث گفت چه بیماری از این مهلکتر که گرفتار آدم زباننفهمی مثل تو شوم، بعد هم برای آن که از این عنوان برداشت بدی نکنم، ادامه داد تو زبان درد مرا نمیفهمی برای همین من گیر تو افتادهام. این اتفاق در حالی بود که او از سرطان خون رنج میبرد و به هیچ کس چیزی نگفته بود تا بقیه ناراحت نشوند.
*ماتم زدگان پدر طنز نوین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوش عمل یادآور شد: گل آقا به خصوص در اواخر عمرش کمکهای بسیاری را به مراکزی چون مراقبت از سالمندان، بیماران کلیوی، معلولین، کودکان و ... میکرد. متأسفانه در سال 81 که دوازدهمین سال انتشار گل آقا بود، او در سرمقالهای با تیتری تحت عنوان پایان کار هفتهنامه، متنی را نوشت که در آن عنوان کرده بود که گل آقا دیگر منتشر نخواهد شد. در آن زمان بیماری او شدت گرفته بود و با این که از خیلیها آن را پنهان کرده بود اما خودش از حالش خبر داشت.
حدود یک سال و نیم بعد از آن هم، در11 اردیبهشتماه وی در سن 63 سالگی که سن زیادی برای اهل قلم نیست، فوت شد. در آن زمان من این دو بیت شعر را زمزمه کردم: (بر ماتم جانسوز گل آقا همه یاران پوشیده سیه جامه و گریان و حزیناند/ آن خنده به لبها که تو دیدی همه امروز، ماتمزدگان پدر طنز نویناند).
بازدید امروز: 420
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819610