هر که باشد به جهان اهل فساد
همه گویند : الهی که مباد
به فساد آن که گرایش دارد
کی دگر حال نیایش دارد
هست بد باطن و حیوان بشره
شب و روزش گذرد چون حشره
کاهد از عقل و کند جسم حجیم
می کند خدمت شیطان رجیم
هست فکر شکم و الباقی
افتخار است برایش چاقی
خون مستضعف مادر مرده
مثل نوشابه دمادم خورده
خورد و نوشید ز بس بی غم شد
شکم و گردن او مدغم شد
هر کجا صحبت مال اندوزی است
بهرش آهنگ خوش پیروزی است
کنده از شدت خاطرخواهی
سینه ی کبک و کبوتر چاهی
پیشه ی او شده تا گوشبری
سکه اندوزی و اسکن شمری
برده از یاد خدا را حتی
مردن و روز جزا را حتی
کرده یکباره جدایش از دین
نقشه ی گسترش باغ و زمین
زیر پا خودرو صد میلیونی
روی سر تاج زر قارونی
می فرستد پسرش را خارج
تا که تحصیل کند در کالج
نامزد کرده به ثروتمندان
دوسه ترشیده ی خودرا خندان
طعنه هردم زند از خودخواهی
به بسیجی و به حزب اللهی
می زند مثل ستمکار پلید
سینه زیر علم شمر و یزید
حبس و تعزیر نمی داندچیست
خفته ناسیر نمی داند کیست
همه ی واهمه اش ازمرگست
نه ز باطل شد کالا برگست
تا کند ثروت خود بیش از پیش
کرده سرمایه گذاری درکیش
کرده با ثروت باد آورده
کارگرهای خودش را برده
دست قانون چوبچسبدجیبش
تا که اصلاح نماید عیبش
می کشد نعره: بریدند سرم
شد لگد مال حقوق بشرم
آری ای «شاطر» آسیب پذیر
که نداری زر و زور و تزویر
به جهانی که خریدار صفا
نیست آنقدر که گردد احصا
آدمیزاده چو باشد سفله
می کند جامعه ای را نفله
برو آهسته و آهسته بیا
چشم خود بازکن و خوب بپا
که به هرگوشه ی دنیای فراخ
گربه ای کرده کمین صاحب شاخ
گربه ای گر بزند شاخ تو را
تا به افلاک رسد آخ تو را .
بازدید امروز: 296
بازدید دیروز: 45
کل بازدیدها: 825366