شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
من و یک صبح بارانی دگر هیچ
ملاقاتی خیابانی دگر هیچ
کنار باجه ای زیر درختی
تقاضای غزلخوانی دگر هیچ
ازآن پیداترین خورشید عمرم
تبسمهای پنهانی دگر هیچ
وزآن گیسو که تارش پود جانست
نصیب من پریشانی دگر هیچ
تلاقی چون که با هم چشمها کرد
به بار آمد پشیمانی دگر هیچ
دل من بوم بام آرزوها
گذر دارد به ویرانی دگر هیچ
ز کجراهی که آغازش خطربود
رسیدم خط پایانی دگر هیچ .
تاریخ : جمعه 90/8/27 | 6:24 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 382
بازدید دیروز: 511
کل بازدیدها: 820083