سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عمری است که با جان و دلی رو به تباهی
من مانده ام و دغدغه ای نامتناهی
زین ورطه اگر در نبرم جان به سلام
در دشت بلا گر نرسد آب به ماهی
روید سر راهم همه خارا ز بن خار
بختم نشود راهنمون جز به سیاهی
سرمشق محبت ندهد گر به دلم عشق
فکرم همه پوچ است و خیالم همه واهی
هر دم به تمنّای توام زمزمه پرداز
ای بی خبر از رنج و غم چشم به راهی
عشق تو عقابی است قوی چنگ که در اوج
رحمی نکند با دلم این کفتر چاهی
برگیر زخاک این دل خواهان نوازش
یک مرتبه چون طفل یتیم سر راهی
عشق من وحسن تو نبودند به یک راه
گر دل به وفای تو نمی داد گواهی
تا ثانیه های شب دیدار تو پایند
ای کاش که سر بر نزند نور پگاهی
زین بعد من و گوش به فرمان توبودن
زین بعد تو و آنچه کنی وآنچه که خواهی.



تاریخ : جمعه 98/5/11 | 5:19 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر