شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
مرد دانا داند و نادان و شاید دیگری
این نگیری سرسری
شد گران نانهای دیگر بعد نان بربری
این نگیری سرسری
خلق را با نان قرابت بوده از روز نخست
طبق پیمانی درست
نان به نرخ روز خوردن داشت زان رو مشتری
این نگیری سرسری
هان مکن عیبم به نرخ روز اگر نان خورده ام
آب خود را برده ام
آدمی را دأب اینسان است چون جنّ و پری
این نگیری سرسری
نان به نرخ پاچه خواری از مرامم دور بود
این سخن مشهور بود
از به نرخ روز خوردن نیز می باشم بری
این نگیری سرسری
شاعری آزاده ام محصولی از ایران زمین
عاشق کاشان و فین
بودم از روز ازل استاد در شعر دری
این نگیری سرسری
مسقط الرأسم بود کاشان ولی در شهریار
می سپارم روزگار
ذوالفنون و ذواللسانینم اگر خوش بنگری
این نگیری سرسری
طبع من گل کرده وهی شعر میبافم به هم
لحظه لحظه دم به دم
بر شعیری هم نیرزد گر بگویم دفتری
این نگیری سرسری
مستزادم را از این جا می کند گسترده تر
شاعری همچون قمر
شاعری اهل فریمان است اما کشوری
این نگیری سرسری
او چنین فرمودوخوش فرمودوبس شایسته گفت
عقد مروارید سفت
خوش زده بر سیم آخر شاقمر آخر سری
این نگیری سرسری :
پیر ما آورده رو بر جان، نه بل تن پروری
این نگیری سرسری
تا بیابد باده نوشان را به عالَم سروری
این نگیری سرسری
داده تا سر درگُمت سازد میان طاق و جُفت_
کی به خوردت حرفِ مُفت؟
کیف او ناکوک شد پیوسته با خر پروری
این نگیری سرسری
حق به جانب تر کند تا جلوه گاهی پیش تو
وا شود تا نیش تو
می کند با همگنان خویش دعوا زرگری
این نگیری سرسری
پخمه باشی و نفهمی کی چنین پیرمغان
در دلت جا کرد هان!
کَلّه ات از عقل اگر بِالکُل نمی باشد بری
این نگیری سرسری
رو نمی خواهد کند بر تو اگر یک بار بخت
گام پس بردار لَخت
تا به کی باشی؟ چرا؟ نا سرخوش ازبی گوهری
این نگیری سرسری
می کند از سایه ی خود رم اگر روباه گاه
پیش آید اشتباه
می زند از پشت اگر بر سایه ی خود خنجری
این نگیری سرسری
تا که سر در آورد یامفت روزی از بهشت
مثل برتولت برشت
عشوه می ریزد برای پیر ما سیمین بری
این نگیری سرسری
گر نمی خواهی دمی باعشق ورزی خو کنی
نقد جان را رو کنی
سوگلی تر ساقی ات آورده باشد ساغری
این نگیری سرسری
پاره ای چون بردل صد پاره ات یکباره دوخت
کم نه ما تحتِ تو سوخت
بارور گردد اگر طبع تو با ناباوری
این نگیری سرسری
یافت پایان ای جماعت مستزاد خوش عمل
زنده یاد خوش عمل
با قمر در طنز منظومش کند پیغمبری
این نگیری سرسری.
عباس خوش عمل کاشانی...و.....ابراهیم حاج محمدی (قمر فریمانی).
??????
تاریخ : پنج شنبه 99/8/15 | 1:7 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 384
کل بازدیدها: 820784