شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
( به مناسبت سالگرد زلزله ی ویرانگر بم...)
ای نخـــل شکستـــه قامت ای بم
اسطـــوره ی استقـــامـت ای بم
چــون شدکـه چنین به هم شکستی
در معبـــــر نیستی نشستی؟
جغدی که نشسته روی باره
می موید و می کند اشــاره
در سینه به جز ملال و غم نیست
زیرا اثری ز ارگ بم نیست
آنگونه که جان عاشقان رفت
این برگ هویت از میان رفت
ای نخل شکسته قامت ای بم
اسطوره ی استقامت ای بم
مشهور زمانه بود ارگت
بشکست و بریخت همچو برگت
کو گنج گرانبهای پاکان
میراث گرامی نیاکان؟
ای مادر داغدار فرزند
دلها ز غمت به سینه لرزند
بس داغ جوان به سینه داری
بس گنج گران دفینه داری
از داغ تو پشتها کمان شد
سیلاب ز دیده ها روان شد
از بسکه غم تو جانگداز است
دیگر نه لبی به خنده باز است
ای مرد و زنت هماره مظلوم
زحمتکش و بی نصیب و محروم
بس دیده بلا ز خصم ایران
گاه از مغولان گه از انیران
خوردند هماره دسترنجش
بردند ز خانه کوه گنجش ...
یک بار دگر بلا به جانت
افتاد و بسوخت استخوانت
ماندند هزارها هشیوار
از مرد و زن تو زیر آوار...
ای بم به تو ما همیشه نازیم
باشد که دوباره ات بسازیم .
سوگسرودی برای بم
بم ای شهر نجیب باستانی
شکوه خاطرات جاودانی
بهاران در بهاران راز هستی
تجلی گاه سرو ناز هستی
دلم خواهد که ارگت را ببینم
کجا خواهم که مرگت را ببینم
سلام ای کوچه های خاکی بم
نمای جلوه ی افلاکی بم
سلام ای نخلهای راست قامت
گواهان جلال و پاکی بم
کجا رفت آن شکوه باستانی
هویت های ناب داستانی
بم غمگین من زیبایی ات کو؟
شکوه شهره ی دنیایی ات کو؟
به هر بام و درت جغدی نشسته
نوای بلبل خرمایی ات کو؟
دلم خواهد ببینم شادی تو
بخوانم نغمه ی آبادی تو.
تاریخ : پنج شنبه 99/10/4 | 3:47 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 137
بازدید دیروز: 384
کل بازدیدها: 820882