(به مناسبت اول بهمن ماه سالروز میلاد استاد دکتر علیرضا قزوه)
از «قزوه» به عمرم نکنم هیچ گله
افتاده دلم بر سر کویش به تله
در منقبتش قصیده خواهم پرداخت
البته به شرطی که دهد خوب صله!
*
با «قزوه» رفیق کو چو من دیرینه؟
سی سال مقابلم به این آیینه
سوگند به حقّ حق که این نادره مرد
در زندگی اش نمی شناسد کینه
*
در مهر و محبت و صفا و پاکی
دوری ز محرّمات و از هتّاکی
چون«قزوه» ندیده ام به عمرم شاعر
سوگند به هر چه آدم افلاکی!
*
یارب به محمّد و علیّ و زهرا
وانگه حسن و حسین و نه بی همتا
با «قزوه» کنار حوض محشورم کن
البته اگر بهشت بردی فردا!
*
یارب ز گناه و معصیت دورم کن
بعداز صد و بیست سال در گورم کن
فرداکه پس ازحساب بردی به بهشت
با «قزوه» کنار حوض محشورم کن!
دزدانه اگر باده ی دردانه کشیدیم
شادیم که از تهمت فرزانه رهیدیم
راهی که در آن خار به خارا همه جا بود
تا منزل مقصود سراسیمه دویدیم
از عشوه خرانی که خرانی چو شمایند
دردی که بنفروخته بودیم خریدیم
هر تیر بلایی به کمان بود پراندید
بالای درختی که ز شاخش نپریدیم
بردید به مأمن ره و رستید سلامت
ما یکسره در خون دل خویش تپیدیم
تا فرصت پروانگی آید ، همه ی عمر
دور تن خود پیله پی پیله تنیدیم
ای بسته به دنیا دل و از عشق بریده
مانند شمایان نه شنیدیم و نه دیدیم
در زندگی خویش رسیدید به پایان
ماییم که مردیم و به پایان نرسیدیم!
*استاد مصطفی محدثی خراسانی:
نام عباس خوش عمل، نام پر طنینی در ادبیات معاصر و ادبیات انقلاب است . این نام همانند نامهایی در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی نظیر سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، حسین اسرافیلی و قادر طهماسبی در ذهنم ثبت و ضبط بوده است.
بزرگواریهای استاد خوش عمل کاشانی بر همه آشکار است و دوستان در دور و نزدیک بر آن اذعان دارند. یکی از ویژگیهای برجسته استاد خوش عمل، را در این میبینم که علی رغم تلاش فراوان و حضور مستدام در صحنه، باز هم در حوزه شعر پای کار هستند و از طریق سایت فارسی زبانان نیز در جریان تلاش و خلاقیت این شاعر هستیم.
استاد عباس خوش عمل، علی رغم پرکاری و توجه به نسل جوان و تشویق و آموزش آنها و معرفی این شاعران در مجلات و انجمنها و محافل، این کارشان موجب این موضوع نشده که سیر و سلوک اشعارشان دچار وقفهای شود و آن مسیر رو به رشد و تعالی و تعمیق و ژرفایی که شعر خودشان میبایست داشته باشد، علی رغم همه تلاشهایشان، داشته است.
برخی از دوستان هستند که تمام انرژی خودشان را صرف شعر و رشد و تعالی خودشان میکنند و زیاد نگران دیگران نیستند اما بعضی دیگر از دوستان هستند که اینقدر مشغول دیگران میشوند که خودشان را فراموش میکنند اما این جمع بین این دو و این حرکت و مدار تعادلی که بسیار هم دشوار است، ایجاد کرده که این مهم یکی از هنرهای عباس خوش عمل است که هم به دیگران خوب پرداخته و هم به اشعار خود توجه داشتهاست.امیدوارم این جوانمردی و عشق و علاقه به شاعران و نویسندگان انقلابی، بیشتر بهانههایی شود تا همیشه از احوال این دوستان مطلع باشیم تا نگذاریم دوستان احساس غربت و تنهایی بکنند.
8888888888888888888888888888888888888888
*دکتر محمد عزیزی، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی :
من جزو آدمهایی هستم که همیشه گوشهنشینی را در جمع بودن ترجیح میدهم و از دوستانم دور میافتم و گاهی سالها، یعنی متأسفانه الان دوران، دوران تنهایی انسانها است.
وی اضافه کرد: شانه به شانه هم هستیم ولی واقعاً از هم بیخبریم این تنهایی محور شعرهای استاد عباس خوش عمل کاشانی و همه دوستان ما است.
اشعار استاد عباس خوش عمل بیشتر «غزل» است و به نظر میآید در این قالب، کارهای این شاعر دارای وزن بیشتری است.
*استاد حسین اسرافیلی:
استاد عباس خوش عمل کاشانی یکی از عزیزانی است که در غنا بخشیدن به ادبیات ما و حتی توصیف و تعریف ساحت منزهی برای ادبیات، نقش بسیار خوبی داشتند و انشاءالله که جوانان هم قدر این نوع فعالیتها را بدانند.
من زیاد محضر آقای خوش عمل را درک کردهام. یک بار شلوغی در مطبوعات راه انداختند و درباره شعر «علی ای همای رحمت» موجی ایجاد شد و بالاخره موافق و مخالف درباره این شعر صحبتهای بسیاری کردند، میخواهم بگویم که این عزیزان در کنار هدفهایشان با همین ایجاد موج هم یک نوع خدمت میکردند و هم از مردم برای پژوهش، تحقیق و بررسی آن موضوعات و رجوع به تاریخ و منابع و مأخذ، دعوت میکردند.
استاد عباس خوش عمل از شاعران فرهیخته و بزرگوار این جامعه و انقلاب هستند که باید قدر و ارزش این شاعران را به خوبی گرامی داشت.
8888888888888888888888888888888888
*استاد رضا اسماعیلی، شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی :
استاد خوش عمل به دلیل کسالت و مشکلات جسمانی که دارند، کمتر توفیق این مهم را پیدا میکنند که در محافل و مجامع ادبی شرکت و حضور یابند، که معتقدم نباید این افراد را به فراموشی سپرد و به بهانهها و انگیزههای مختلف در طول سال، برنامههایی را به صورت آبرومند و فاخر تدارک ببینیم تا این عزیزان دیده شوند، تا آن خدمات و زحماتی که برای ارتقای زبان و ادبیات فارسی کشیدهاند، قدردانی شود.
بنده با استاد خوش عمل عزیز از سالها قبل که مسئولیت صفحه شعر مجله جوانان را داشتند و در روزنامه اطلاعات بودند، توفیق آشنایی پیدا کردم. این شاعر هم در حوزه شعر جدی و هم در حوزه شعر طنز در واقع آثار فاخر و ارزشمندی تولید کردهاند، هر چند به سبک نوکلاسیک و سنتی شعر میگویند ولی در زبان سنتی بسیار دارای اشعار منسجم و محکمی هستند.
یکی از ویژگیها و برجستگیهای شخصیت ادبی استاد خوش عمل، دانش و بینش ادبی این شاعر در حوزه علم عروض است که بنده به جرأت میتوانم بگویم که برخی از بزرگوارانی همانند زنده یاد اخوان ثالث و شاعر و پژوهشگر عزیز معاصر استاد حسین آهی و استاد خوش عمل در علم عروض هم ردیف هم هستند به گونهای که دقایق و ظرایفی که استاد خوش عمل در علم عروض روی آن دست میگذارند، ناشی از تعصب مثبت و سازنده او است.
ما نظیر خوبانی همانند حسین آهی و استاد خوش عمل را در جامعه امروز کم داریم؛ کسانی که تصرف و اشراف خوبی به علم و ارکان عروضی دارند.
گاهی اوقات استاد خوش عمل یک شعر ضعیف در سایت شاعران فارسی زبان میبینند، به دلیل تعصبی که به علم عروض و وزن و موسیقی شعر دارند، واقعاً گاهی اوقات میترسم از عصبانیت سکته کنند و آن هم به دلیل این است که بار علمی و دانش علمی بالایی دارند که بر شاگردانشان سخت میگیرند و این سختگیری را در سیدحسن حسینی و قیصر امینپور دیدهام.
88888888888888888888888888888888
*دکتر حسین قرایی استاد دانشگاه ومدیرکل روابط عمومی صدا و سیما:
: برخی از اشعار استاد خوش عمل یاد نسیم شمال را در ذهن ما زنده میکند و همین لطافت طبع، و زیرکی باعث میشد مرحوم کیومرث صابری (گل آقا) از سرودههای او در نشریهاش بهرهمند شود.
افرادی همانند استاد خوش عمل کاشانی جزو سرمایههای ملی ما به شمار میروند پس باید این عزیزان را بزرگ داشت، خواستار توجه مسئولان فرهنگی به این طیف شد.
*استاد دکتر علیرضا قزوه :
جماعتی همانند استاد خوشعمل کاشانی آدم را یاد بچههای بیریایی میاندازد که در خط مقدم جنگ حضور داشته و روی مین میرفتند؛ خیلی از آدمهایی که بر روی مین میرفتند کسی نمیدید، اما در ادبیات کسانی که بر روی مین میروند زیاد هستند یعنی عاشقانه بر روی مین رفته و نامی نمیخواهند بلکه میروند و راهی را هموار میکنند.
اگر ما در شعر انقلاب حدود 2000 شاعر داشته باشیم شاید به جرأت بتوانم بگویم که بیش از 200 نفر از مطرح ترین هایشان جزو کسانی هستند که در برههای شاگردی استاد خوشعمل را کردهاند و از راه مجله جوانان که سالها چاپ میشد به ادبیات کشور معرفی شدهاند.
بنده افتخار این را داشتم که از سال 69 به بعد که در مؤسسه اطلاعات بودم همکار استاد عباس خوشعمل باشم.در آن سالها صفحه بشنو از نی را اداره میکردم که بعدها چندین دوستان ادبی با وساطت بنده و استاد خوشعمل به روزنامه اطلاعات آمدند که آقای سهیل محمودی یکی از آن افراد به شمار میرود.
استاد عباس خوشعمل در طنز مکتوب و طنز شفاهی استوانهای است. حال اینکه در ادبیات جدی هم حضور داشتهاند و همیشه در خط ولایت و انقلاب بودهاند که قابل ارزش است. الان نیز این شاعر با وجود بیماری که دارند، در سایتها جوانان شاعر را راهنمایی کرده و با گرفتن اشکالات اساسی از آنها به راهنمایی شاعران جوان میپردازد.
استاد عباس خوشعمل اشراف خوبی به زبان عربی، ادعیه و زبان و فرهنگ اسلامی دارند یا بهتر است بگویم ملاست که در این زمینه به خوبی کار کرده و درس خوانده است.
این شاعر فرزانه افراد زیادی را در فضای مطبوعات، رسانه و مجازی هدایت و تربیت کرده است و جزو کسانی است که عمری در این زمینه گذاشته است.
البته استاد عباس خوشعمل یکبار هم طعم مرگ را چشیدهاند! یادم است که صبح یک روز به روزنامه اطلاعات که در آن زمان در خیابان خیام بود، رفتم .در آن روز دیدم که استاد خوشعمل بسیار ناراحت بود و روزنامه کیهان را در مقابل خود باز کرده و خبر فوت خود را میدید! دوستان نیز با او شوخی میکردند و میگفتند آقای خوشعمل در سن جوانی فوت شدهاند.من در آن روز فی البداهه سرودم :
کیهان خجسته فالی است، مر قاصد اجل را
کشتند و زنده کردند عباس خوشعمل را
آنان که شعرهاشان حیثیت غزل بود
نزدیک شد بریزند حیثیت غزل را
عباس شعرهایش چون خمره عسل بود
آن خرسها ربودند این خمره عسل را
من بیش از 20 سال بود که استاد عباس خوشعمل را ندیده بودم ؛ یعنی این همه سالها این شاعر را با تلفن و فضای مجازی میدیدم، اما در دهه اخیر، استاد خوشعمل همه وقت خود را صرف سایت شاعران فارسیزبان کرده اند و تاکنون دست بسیاری از شاعران را گرفته و با این فضا مرتبط کردهاند.
امروز ما به همراه آقایان رضا اسماعیلی، سعیدیراد و خوشعمل و تعداد بسیار دیگری از شاعران که حدود 17 نفر هستند، 2400 شاعر فارسیزبان را در این سایت تحت پوشش قرار میدهیم که تاکنون عضو شدهاند، اما باید گفت تعداد کسانی که میخواستند در این سایت عضو شوند بسیار بیشتر از این تعداد بوده است، اما اینها جزو کسانی هستند که شایستگی این کار را داشته و شعرشان مورد تأیید مدیران قرار گرفته است.
روح در قالب غزل آمد ...
*دکتر سعید سلیمانپور ارومی:
*شعر استاد دکتر علیرضا قزوه به مناسبت سالروز تولد استاد عباس خوش عمل کاشانی:
*این فی البداهه ی من است درتولّد عزیزدلم عباس خوش عمل کاشانی.الهی دیرپایدوتا ده سال بعدحاکم کاشان شودوما همه را درقصر حکومتی میهمان کند...خدا را چه دیدی!:
***
شنیدم که عبّاس دارد تولّد
به کاشان بود جشن بسیار لابد
ببندید آذین همه سایت ها را
بدون درنگ و بدون تمرّد
خروسان بخوانند قوقولی قوقو
بگویند مرغان دلشاد قدقد
شبیه چه مرغ و خروسی است عبّاس؟
گمانم شبیه عقاب است وهدهد
میان همه اختران است عبّاس
زمانی سهیل و زمانی عطارد
الا شیخ عبدالرّحیم* عزیزا
که آگاهی از سنّت و از تجدّد
اگر مانده در کیسه ی سایت پولی
به شاباش عبّاس کن خرج اگر شد
اگر هم نشد هدیه اش را بریزیم
من از کیسه ی تو، تو از کیسه ی خود!
*علیرضا قزوه
25 دی ماه 1397
*عبدالرّحیم سعیدی راد.
***
25 دی ماه سالروز تولد شاعر و ادیب توانا استاد عباس خوش عمل کاشانی به سال 1337 شمسی است. این روز را خدمت ایشان و ادبیات تبریک می گویم!ایشان اولین مشوق بنده در شعر و در مجله جوانان امروز بودند. پاسخ کوتاهی که در بخش مشاوره ادبی برایم نوشتند، در کنار نقد شعر من، تعریف و تمجید از من جوان بود و همین یکی دو جمله برای من کافی بود که دلگرم و خوشحال به راهم ادامه بدهم. نمی دانم اگر ایشان آن روزها حال و روز امروز شاعران از جمله خودشان را می دیدند باز هم جوانان را در این مسیر شعر و شاعری تشویق می کردند یا نه!
این چند بیت تقدیم به محضر مبارکشان:
مژده ای دوستان که یار آمد
گلشن شعر را بهار آمد
جشن میلاد ماه تابان شد
آسمان ادب چراغان شد
روح در قالب غزل آمد
مژده! عباس خوش عمل آمد
از «یک و هشتصد»1 که راتب اوست
حال و روز معاش او نیکوست
از صلت جیب اوست مالامال
تالی عنصری به مکنت و مال
سفرهاش لاکچری و خوشمنظر
جمله آلات خوان او از زر
کرده میز غذاخوری ز رُخام
دیگدانش ز نقره، نقر? خام
این هنرمند تا نشسته به صدر
قدر با غین دیده! (یعنی: غدر!)
باعث و بانیاش اگر دانی
دولت مستطاب روحانی
کرد باید به شیو? احسن
آفرینها نثار شیخ حسن
شکر گویند از بُن دندان
عالمان، شاعران، هنرمندان
بهر نسل جوان مرا پندیست:
«شاعری شغل آبرومندیست!»
1.اشاره به مستمری ماهانه ی استاد از سازمان تأمین اجتماعی (که ابتدا یک میلیون وهشتصد هزار تومان بود و حالیه 4 میلیون تومان شده است) !!
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::::::::::::::::::::::::::::::::::
*حکایت من و شاطرحسین کبیر!
استاد عبّاس خوش عمل کاشانی یا همان «شاطر حسین» معروف گل آقا، از آن شاعران و طنزپردازان کهنه کار است. او در کنار اینکه شاعر بسیار خوبیست، شعرشناس و منتقد برجستهای نیز محسوب میشود.
بسیاری از معروف ترین شاعران این روزگار- و غیرمعروف هایی چون من!- مدیون تشویق های اویند و زمانی که نوجوان و جوان بودند شاطرحسین- که مشاور ادبی مجله جوانان امروز بود-شعرهایشان را چاپ کرده و به آنها میدان دادهاست. خوشعمل آن روزها در صفحه ادبی «جوانان امروز»با کسی تعارف نداشت و اینکه فکر کند چون مخاطبان مجله جوانند،باید از آنها الکی تعریف کند تا قلبشان نشکند، در مرام او نبود! چه بسا جوانانی که به تشخیص و اظهار نظر صریح او که:« در شعر به جایی نخواهی رسید!» شعر و ادبیات را رها کردند و الساعه تاجر و سرمایهدارند و مانند او به فکر عقب افتادن قسطها و در غم پرداخت فیش آب و برق و گازشان نیستند و صدالبته برای همین نیز به جان ایشان دعا میکنند!
به یاد دارم که ایشان در بخش «مشاور ادبی» بهترین تعریفشان این بود که «طبع قابل پرورشی داری» یا فوق فوقش «طبع خوبی داری» که البته همینها هم حکم کیمیا را داشت! حالا تصور کنید که نوجوانی 17 ساله برای اولین بار برای او شعر فرستاده باشد و او در کنار نقد شعرش، برایش نوشته باشد «طبع بسیار روان و استعداد خوبی دارید و به آینده شما امیدوارم» و «با اینکه سنتان کم است اما خوب میسرایید». میزان تشویق شدن آن نوجوان را میتوانید برآورد کنید!
اما الساعه سوال این است که: حالا بعد از گذشت 29 سال از آن روزگار آیا آن نوجوان دیروزی توانستهاست به امیدواری او جوابی در خور بدهد یا نه، امید او را ناامید کرده است! سوالی که البته آن را باید خود مشاورادبی جواب دهد!
سالروز تولد استاد خوش عمل مبارک، تنشان سلامت و دلشان شاد و سابهشان همواره بر سر ادبیات این مرز و بوم مستدام ان شاءالله
ای نثر تو شکر، ای نظم تو عسل
سهمی به ما بده زین هردو لااقل!
مرغان خوشنوا توی کلاستان
این قول خواندهاست آن دیگری غزل!
گفتم به بلبلان: استادتان که بود؟
گفتند یکصدا: عبّاس خوشعمل!
***
شاعری در قلمرو غمهاش ، دفن کرده ست مرده شادی را
قاری بد صدایی آنسوتر ، منتظر مانده خرده شادی را
تاجر ناکس رباخواری ، عافیت خواه مردم آزاری
لنگ لنگان به حجره اش برده ، مثل خر روی گُرده شادی را
عارفی گشنه ، تشنه ، آواره ، با دل و کفش و جامه ی پاره
در نوانخانه ، خسته ، بیچاره ، به یتیمی سپرده شادی را
سفره ی مادری به نکبت شهر ، پهن گشته شبانه با نان قهر
پیش هر بچّه کاسه ای خالی ، که از آن غم سترده شادی را
پدر خانواده در بستر ، در گلو بغض ، مانده تا دیگر
با چه رویی به بچّه ها گوید ، لولویی باز برده شادی را
حاجی داغ روی پیشانی ، رفته بعد از عشاء ، پنهانی
در کنار عیال صیغه ایش ، زیر دندان فشرده شادی را
پیش دلالهای جوراجور ، این که پایش رسیده تا لب گور
تاکه شیرین شود معامله جور،سکّه داده ، شمرده شادی را
مست و پاتیل نفس امّاره ، بدتر از قحبه های بدکاره
نه که یک باره،بلکه صدباره،کرده قی ، باز خورده شادی را!
دستی از تو ماند باقی تا بگوید خصم را
با شهادت هم نخواهم از سرت بر داشت دست!
هـــر چند ز خاکیان جـدایــی سردار
مهمـــان شهیـــد کـربـلایــی سردار
در محشـر تشییــع تـو دنیـــا فهمید
مشمول «تُعِزُّ مَن تَشا»یی سردار.
بازدید امروز: 119
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819309