سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکی    از    شاعران       شهر   میمه

به    مطبخ  ریخت    شکّر توی  قیمه

شنیدم همسرش بی وقفه می کوفت

به  فرقش صبح تا شب چوب   خیمه !




تاریخ : پنج شنبه 91/10/7 | 2:15 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر

«نیبرو» این خرده سیّارک

-زاده ی وهم و خیال گاوریش آدم-

با زمین ای کاش برخوردی مسلّم داشت

تا که بر می داشت نسل خرده احمقهای عالم را

کاشکی اندازه ی یک کهکشان راه شیری

کاسه ی سم داشت!

***

بر اساس پیشگویی های «مایا»ها

آن قبیله ی قرنها در گیرودار زندگی محروم

پیشگامان خرافات جهانی

تا ابد محکوم...

بر اساس پیشگویی ها...نه

مضحک ترّهات «نوستر آداموس»

شاعر دانای اسرار نهان...نه

شیخ بی فانوس

بیشماری مردمان در عصر آگاهی

در غبار تیره ی پندار گم کردند

گوهر لالای بینش را

وه چه توهین بزرگی بود این اغفال

هم شکوه زندگانی

هم شعور آفرینش را

***

روز موعود آمد و رفت و زمستان هم

می رود چون پارها پیرارها سلّانه سلّانه

می رسد فردا بهارسبزپوش از راه

چترگستر می شود طاووس فروردین

خانه تا خانه...

روسیاهی زان «آداموس» و «مایا» بود

و  زمین این زال مام مهربان

عمرش به دنیا بود!




تاریخ : شنبه 91/10/2 | 6:48 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
<< مطالب جدیدتر