شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
صبور باش خدا گفت و من صبور نبودم
دریغ و درد که جز در ره غرور نبودم
اسیر نفس بداندیش خویش بودم و پروا
نه از شنید ونه از گفت ِحرف زور نبودم
چنان به زندگی ام بود علقه های فراوان
که فکر مردن و رنج فشار گور نبودم
شدم به هرچه که نفسم پسند کرد چه نزدیک
دریغ یک نفس از حبّ نفس دور نبودم
برای درک گل سرخ هرچه خار ِسر راه
زدم کنار ولی لذت حضور نبودم
برای نیل به نیل زلال حقّ و حقیقت
ز تیه غفلت خود فرصت عبور نبودم
به چشم، نعمت الوان وبیشمار خدا را
نظاره کردم و آن بنده ی شکور نبودم
هرآنچه غم به دل آمد نتیجه ی عملم بود
برای چیست که نالم چرا سرور نبودم؟
ز شاهراه تولا نمی شدم به خدا دور
اگر به طیّ مراحل دو چشم کور نبودم
به جمع منتظرانم به ندبه (خوش عمل)ازآن
که در حیات خود آماده ی ظهور نبودم.?
تاریخ : دوشنبه 101/5/31 | 8:7 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
یکی پر بسته مرغ در قفس من
اسیر و خسته و بی همنفس من
سبک پرروز و شب پایین وبالا
به گرداب جنون مانند خس من
چو شمعی بر مزار آرزوها
دل آتشخانه ،خاکستر نفس من
نه امّیدی، نه عشق و آرزویی
نه در حسنی گرفتار هوس من
خماری نشئگی از سر پریده
گریبان پاره دردست عسس من
سراغ ازنیک بختان گر بگیری
نیابی در شمار پیش و پس من
به هرجا دیدم ازبخت بدخویش
وفا ومهر دور از دسترس من
چه میپرسی مرانام ونشان چیست؟
همانم ؛هیچ چیزوهیچکس من!
تاریخ : شنبه 101/5/29 | 8:51 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آمد دوباره ماه محرّم که بی قرار
در ماتم حسین دل داغدار ماست
همچون بنات نعش ، پراکنده نیستیم
«حبّ الحسین یجمعنا» تا شعار ماست
***
یاران که به کربلا مشرّف بودند
سوغات ز بین الحرمین آوردند
یعنی که برای دردها درمانی
شایسته چو تربت حسین آوردند
***
ای فروغ مهر جاوید ولایت یا حسین
تا ابد روشنگر راه هدایت یا حسین
کربلا در هر قدم از جانفشانی های تو
مقتل و تاریخ را دارد حکایت یا حسین
گاه آغاز سفر تا در مغاک قتلگاه
از خدایت بود ابراز رضایت یا حسین
در مصاف دشمنان بودند همرزمان تو
یک به یک مصداق اخلاص ودرایت یاحسین
بود اباالفضل علمدار تو را شرم حضور
کودکان را شدچو نومیداز سقایت یاحسین
بانوان و کودکان را غیر زینب کس نبود
تا کند بعد از پرستاری ، حمایت یا حسین
در مسیر کربلا تا کوفه رأست روی نی
هم قرائت کرد و هم تبیین آیت یا حسین
بود در حقّ تو و اصحاب در عصر عطش
دشمن بی شرم را اوج جنایت یا حسین
زان همه بیداد در حقّ تو و اهل حرم
هست حیران عقل ارباب روایت یا حسین
ترسم از عفو الهی کس نگردد بهره مند
گرکنی درمحشراز امّت شکایت یا حسین
راه ها تا منزل مقصودمان مسدود بود
گر نبودی رهبر ما با عنایت یا حسین
هست تاریخ بشر شرمنده تا یوم نشور
زان همه بیداد و ظلم بی نهایت یا حسین
گر سعادتمند جاویدیم زان باشد که کرد
در دل ما شعله ی عشقت سرایت یا حسین
«خوش عمل» راافتخاراین بس که گویدروزوشب
با دو چشم تر ، سر و جانم فدایت یا حسین.
تاریخ : یکشنبه 101/5/23 | 5:13 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) درگذشت :
با هفت هزار سالگان سر به سری
از رفتن تو جز این نباشد خبری
هر چند که سایه ی تو رفت از سر شعر
ای «سایه» هنوز هم غزل را پدری....
تاریخ : چهارشنبه 101/5/19 | 10:23 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
حسین (ع) در دو سرا مظهر شهیدان است
به روز واقعه پیغمبر شهیدان است
به قطره قطره ی خون مقدّسش سوگند
که در بهشت گل باور شهیدان است
همین نه روح نماز است و رونق محراب
که قدر و آبروی منبر شهیدان است
از آن تلاوت قرآن کند به نیزه سرش
که بر سریر شرف افسر شهیدان است
به سیّدالشهدا شد ملقّب از آن رو
که همچو حمزه سر و سرور شهیدان است
به شاخه شاخه ی طوبی و سدره در پرواز
هزار جنّت و بال و پر شهیدان است
علی اکبرش آرام جان ، علی اصغر
به خون شکفته گل پرپر شهیدان است
فدای ساقی بزم وفای او عباس
که با شکوه یل سنگر شهیدان است
هر آن که گریه کند بر مصائبش ، فردا
به پیشگاه خدا یاور شهیدان است
دهد به دنیی و عقبا مراد او را حق
که گر شهید نه ، یاد آور شهیدان است
مدام شرب طهورش به جام خواهد بود
همان که ریخته در ساغر شهیدان است
قسم به زمزم و تسنیم و سلسبیل بهشت
حسین (ع) نور خدا کوثر شهیدان است.
تاریخ : یکشنبه 101/5/16 | 9:46 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
(تضمین سوگسرودی از استاد فقید محمد علی مردانی)
ای همایی که شکستند به هم شهپر تو
وی غزالی که کشیدند به خون پیکر تو
هیچ کس را نبود رامش دل جز بر تو
سرمه ی چشم جهانی شده خاک در تو
«سرخ دامان شفق گشته ز خون سرتو
می زند لاله سر از تربت جانپرورتو»
تابش نور حقت سر زده از روی نکوست
یا که این نوربه رخساره توراجلوه ی اوست
پیچ و تابی که به موی تووحسنی که به روست
کرد این راز به من فاش که زاسرار مگوست
«شاهد بزم الستی و شهید ره دوست
داده زیور به مه و مهر رخ انور تو»
گوش دل قصه ی جانسوز توروزی که شنفت
شام تا بام از این غصه مرا دیده نخفت
که به خون خفتی و گلزخم به جسم توشکفت
هور شرمنده شد و چهره پس ابر نهفت
«بوسه بر حنجر گلگون توزد زینب و گفت
آخر ای صید به خون خفته منم خواهر تو»
نوه ی احمد مختار یل بدر و حنین
دختر شیر خدا یاور دین یار حسین
به سر کشته ی تو بهر ادا کردن دین
آمد و گفت نه آرام که با شیون و شین
«تو حسین منی ای فاطمه را نوردو عین
سخنی گو به من ای من به فدای سر تو»
ای موثر ز دم تو دم جانبخش مسیح
ای منور شده از نور رخت صبح صبیح
وی نشان داده به مردان خدا راه صحیح
شرم ناکرده و کشتند تو را قوم وقیح
«کربلا بود منای تو و بودند ذبیح
جعفر و عون تو عباس تو و اکبر تو»
حنجر از خنجر کین گرچه عدو خست تورا
کمر از قتل ابوفاضل بشکست تورا
کی توانست لب لعل فشان بست تو را
تا ابد جلوه چو خورشید فلک هست تو را
«تو خلیل و دو وهفتاد ذبیح است تو را
جان فدای تو و هفتاد و دو تن یاور تو
زندگی را چو تو بودی همه مرهون خدا
جهد کردی و شدی کشته ی گلگون خدا
خرم آنکو شده مانند تو مفتون خدا
گشت جاوید از ایثار تو قانون خدا
«نه عجب گرکه خداخوانده تورا خون خدا
به خدا خون خدا بود علی اصغر تو»
چوشدی کشته وخونت همه برخاک چکید
لاله ها ازاثر خون تو بر خاک دمید
خاک شد منقلب آندم که به افلاک رسید
بانگ تبشیرعدو هلهله ی قوم پلید
«مهر شد منفعل آن روزکه درواقعه دید
ظاهر از مشرق نی شد سرمهرافسرتو»
آن که در پای تو آورد فرو سر همه عمر
آن که از دل نشدش داغ برادرهمه عمر
آن که در سوک تو بودش به دل اخگرهمه عمر
آن که ازعشق تو می سوخت در آذر همه عمر
«آن که یک لحظه جدا از تو نبد در همه عمر
شده در نهضت خونین تو همسنگر تو»
می رود جانب شام و دلش آشفته چو موست
نگهش پشت سر و روی کلامش به عدوست
چون شوم عازم و دل بر کنم ازکشته ی دوست؟
می رود بر جگرش نشتر و خارش به گلوست
«راس پاکت به ره شام چراغ ره اوست
تا نماند ز تو یک لحظه جدا خواهر تو»
می زند بوسه چو بر تربت پاک تو نسیم
بخشد از خاک درت قدر به جنات نعیم
دم جانپرور تو زنده کند عظم رمیم
سزد ار سر نهد از شوق به پای تو کلیم
«ای خوش آن روز که گویم سخن ای ذبح عظیم
با تو از این دل آکنده ز غم در بر تو
ای حسین ای که تویی مظهر خلاق ودود
وی شهیدی که تویی پادشه ملک وجود
جز تو کس این همه دلسوز به اسلام نبود
ز خدا بر تو وهفتاد ودو یار تو درود
«سخن لحمک لحمی که پیمبر فرمود
بوده دروصف تو هم باب تو هم مادرتو»
«خوش عمل»خواهداگر دم زتوای پاک زند
دم نباید دگراز نفس خطرناک زند
به ثنای تو رقم گرنه به ادراک زند
سر قلم بشکند و سینه ورق چاک زند
«طبع مردانی اگر خیمه بر افلاک زند
کمترین ذره خدا راست ثنا گستر تو».
#عباس_خوش_عمل_کاشانی
تاریخ : پنج شنبه 101/5/13 | 4:29 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
من زنده ام از شمیم بین الحرمین
وز رایحه ی نسیم بین الحرمین
یارب به قداست حرم دست مرا
کوته مکن از حریم بین الحرمین.
تاریخ : شنبه 101/5/8 | 10:16 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
چنان از کوهساران شد روان سیل
که خیره کرد چشم آسمان سیل
مه و خورشید هم خود را نهان کرد
به رخسار دژم چون شد عیان سیل
به سوی خانه های سست بنیان
هجوم آورد چون پیل دمان سیل
فرو برد اژدها سان عابران را
به هر معبر که بگشودی دهان سیل
بلاهای فراوان از ره آورد
به هر جا کاروان در کاروان سیل
به غرّش چون که آمد زهره ها را
به تن کرد آب چون شیر ژیان سیل
بنای سالمی نگذاشت باقی
چو آمد خشمگین در هر مکان سیل
توانا را ز تأثیرات خود کرد
به هر شهر و دیاری ناتوان سیل
شتابان آن چنان آمد که گویی
رها گردید چون تیر از کمان سیل
امان بگرفت از هر کس که می دید
روان گردید وقتی بی امان سیل
بسان صرصر مرگ آمد و کرد
بهار زندگی ها را خزان سیل
نه تنها زآدمی کز هر پرنده
به هم زد بر درختان آشیان سیل
خطرناک از ره آمد تا رسانید
به هر جنبنده موجودی زیان سیل
به جز تخریب در هر شهر و هر دیه
اهالی را نیاورد ارمغان سیل
ربود از کالبدها با تغیّر
چو عزرائیل در هر گوشه جان سیل
خرابیهای خود را شرح می داد
اگر می داشت چون انسان زبان سیل
به تاریخ بشر دیده ست کمتر
بدین ویرانگری پیر و جوان سیل
به زعم مردم هشیار دارد
نشان از فتنه ی آخر زمان سیل
روانسود است و جانکاه است و دلسوز
سبک از جای چون خیزد گران سیل
بدین ویرانگری در قرن حاضر
نشد در کشور ایران عیان سیل
به من ثابت شد این معنا به تحقیق
که بی حکمت نمی گردد روان سیل
پی انجام فرمان الهی است
روان در هر دیاری بی گمان سیل
دل آگاه را باور پذیر است
که هست از خالق هستی نشان سیل.
7 مرداد 1401
تاریخ : جمعه 101/5/7 | 1:21 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
(عرض ارادتی به پیشگاه حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیهماالسّلام...به امید شفا و شفاعت.)
چه می پرسید ای یاران ز حالم
که همچون قمری بشکسته بالم
چه دیروز و چه امروز و چه فردا
عزادار شهید اردهالم
علی نامی که طاهر کنیه اش بود
قوی مانند حیدر بنیه اش بود
شنیدم زاهل فین و چل حصاران
گروهی دین حق را پاسداران
به شیدایی روان سوی مدینه
شدند و جمله از امّیدواران
حضور حضرت باقر رسیدند
سلامش کرده و پاسخ شنیدند
سپس گفتند ای شمس هدایت
که جان ما و اهل ما فدایت
به فین و چل حصاران پیشوایی
بر اهل دین نباشد با درایت
در این معنا حمایت اهل دین کن
برای ما یکی رهبر گزین کن
امام پنجم آن کانون ارشاد
هدایت خواه مردم را به امداد
مجاهد رهنما و پیشوایی
گزین فرمود و با آنان فرستاد
به سمت و سوی فین و چل حصاران
خزان آن جماعت شد بهاران
که بود آن پیشوا و رهبر تام
که مولا باقرش فرمود اعزام
نکو فرزند وی سلطان علی بود
که چون جدّش علی میکرداقدام
سه سال آن جا ولیّ مسلمین بود
از او راضی امام و اهل دین بود
ولی افسوس ، بدخواهان امّت
هریمن خو سران اهل ظلمت
تحمّل کردنش جایز ندیدند
شکستند از سفیر نور حرمت
پی قتلش کمر بستند و آخر
به کام خود رسید آن قوم کافر
به فین و چل حصاران تا که او بود
امیر ، اوضاع اهل دین نکو بود
گرفتاری نبود و محنت و رنج
کمال دین و اوج آرزو بود
به فین و چل حصاران و حوالی
به آسایش قرین بودی تعالی
امور جاری مردم مطابق
به قرآن بود و یاران موافق
به احکام شریعت پای بندان
نه از باطل اثر نی از منافق
به ناگه کفر طغیان کرد و شلتاق
به دشت اردهالش بود اتراق
نهایت کفر مطلق کار خود کرد
گروهی از منافق یار خود کرد
شهید راه حق سلطان علی شد
مسلّط گر چه او افکار خود کرد
ز خونش نخل دین پر بار و بر شد
به خذلان باطل و حق معتبر شد
شکوه اردهال ای شبل باقر
که هم تو طیّبی و هم تو طاهر
ز بعد قرن ها کاشان و اکناف
بود از برکت خون تو قادر
که بر هر امر مشکل فائق آید
ز تأثیر دعاهایت بپاید
دل من مشهد قالی طلب کرد
دعاخوان شد خوش اقبالی طلب کرد
به پابوس تو تا توفیق یابد
چو یاران همّت عالی طلب کرد
خوش آن کو زائر فرخنده فال است
مقیم آستان اردهال است
چه می پرسید ای یاران ز حالم
که همچون قمری بشکسته بالم
چه دیروز و چه امروز و چه فردا
عزادار شهید اردهالم
خوشا کاشان و کوه اردهالش
وز آن خوشتر شکوه اردهالش.
تاریخ : چهارشنبه 101/5/5 | 6:59 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
درها درها درها
ای کاش بشکنند و پنجره ها نیز
عریانی اتاقم را
می خواهم به مزایده بگذارم !
تاریخ : دوشنبه 101/5/3 | 7:22 صبح | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 154
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 819344